فين ميلر شانزدهساله تصادف ميكند و زندگياش در يك لحظه به پايان ميرسد. او بين دو جهان معلق ميماند و با درماندگي شاهد تلاش و تقلاي عزيزانش براي بقاست. بازماندگان تصميمات سختي ميگيرند، درگير غم و پشيماني ميشوند و سعي ميكنند قطعات زندگي خود را دوباره كنار هم بچينند. فين در اين دنيا ميماند و همه چيز را ميبيند. پدرش دنبال انتقام است، دوستش شجاعانه حقيقت را ميطلبد، خواهرش مشتاق ترك اين زندگي است، و مادرش همه را نجات ميدهد ولي درگير تصميماتش ميشود. فين بايد برود اما چطور ميتواند اعضاي خانوادهاش را رها كند؟ «يك لحظه» داستان غمانگيزي است كه از عشق، مفهوم خانواده و گذر از سختيها ميگويد.